مي‌گويند از يك‌ رزمي‌ كار قديمي‌ ژاپني‌ پرسيدند


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
بازدید : 289
نویسنده : MOHAMMAD MOGHERI
مي‌گويند از يك‌ رزمي‌ كار قديمي‌ ژاپني‌ پرسيدند تو مي‌خواهي‌ پس‌ از مرگت‌ چگونه‌ در خاطرات‌ و يادها باقي‌ بمانی ؟
او جواب‌ داد همانقدر كه‌ مردم‌ دلشان‌ مي‌خواهد به‌ ياد من‌ باشند راضي‌ خواهم‌ بود.

استاد ناكاياما با فعاليت‌ روزمره‌ حدود 10ميليون‌ كاراته‌ كاي‌ تحت‌ پوشش‌ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ بیش از 60 كشور جهان‌ در يادها و خاطره‌ها باقي‌ مانده‌ است.
خانواده‌ او جملگي‌ سامورايي‌ بودند و استاد و معلم‌ در رشته‌ «كن‌ - جوتسو» يا همان‌ هنر شمشيرزني‌ «كاتانا»
پدر بزرگ‌ او آخرين‌ سامورايي‌ خاندانشان‌ بوده‌ او سرهنگ‌ ارتش‌ و جراح‌ بود و بر حسب‌ ماموريتش‌ به‌ شهر تايپه‌ در تايوان‌ رفت، ناكاياما در 8 سالگي‌ در تايپه‌ بود و بنا به‌ سنت‌ خانوادگي‌ و خواست‌ پدر به‌ فراگيري‌ هنر (كندو )پرداخت.
آشنايي‌ ناكاياما باكاراته‌ اتفاقي‌ و جالب‌ است‌ خودش‌ مي‌گويد روزي‌ در دانشگاه‌ «ناكاشا ياناكاشو» جدول‌ ساعات‌ تمرين‌ كندو را جستجو مي‌كردم‌ كه‌ اشتباها وارد كلاس‌ ديگري‌ شدم‌ كه‌ ديدم‌ عده‌اي‌ به‌ تمرينات‌ شبيه‌ رقص‌هاي‌ كلاسيك‌ شرق‌ مشغولند. مردي‌ كه‌ اين‌ كلاس‌ را اداره‌ مي‌كرد فردي‌ بود به‌ نام‌ گيچن‌ فوناكوشي‌ بنيانگذار سبك‌ شوتوكان‌ من‌ به‌ زودي‌ به‌ شاگردي‌ وي‌ در آمدم‌ و راه‌ دو جودي‌ او را چنان‌ آموختم‌ كه‌ هنوز هم‌ فراموش‌ نكرده‌ام‌ كه‌ محل‌ آموزش‌ و تمرينات‌ «كندو» من‌ كجاست؟!
ناكاياما در دانشگاه‌ «تاكاشو» زبان‌ و تاريخ‌ چين‌ را مي‌آموخت‌ و به‌ همين‌ جهت‌ وي‌ يك‌ سال‌ به‌ چين‌ (منچوري‌) رفت‌ و در آنجا با سبك‌هاي‌ چيني‌ آشنا شده‌ و سبك‌ خود را هم‌ به‌ آنان‌ آموخت.
دوران‌ رياضت‌ وي‌ در سال‌ 1935 با پياده‌ روي‌ و راه‌ پيمايي‌ در استپ‌هاي‌ مغولستان‌ و كوههاي‌ كيمين‌كان‌ گذشت‌ او زندگي‌ درويشانه‌ و تفكرآميزي‌ داشت‌ و روزانه‌ چندين‌ ساعت‌ و چند بار تمرين‌ مي‌كرد دراينجا بود كه‌ وي‌ اساس‌ خودآموزي‌ درنظام‌ روح‌ و جسم‌ را آموخت‌ و تعادل‌ در افكار را تشخيص‌ داد.
او در سال‌ 1927 در كارمبادله‌ دانشجويان‌ دوباره‌ به‌ چين‌ رفت‌ و اين‌ بار با كمپو چيني‌ كه‌ با كمپو ژاپني‌ تفاوت‌ زيادي‌ دارد آشنا شد و بوكس‌ چيني‌ را هم‌ از استاد «پايي» آموخت.
ناكاياما دو حركت‌ بوكس‌ چيني‌ «اوراماواشي‌ گري‌ و تايسواوكه» را به‌ فنون‌ كاراته‌ افزود.
پس‌ از شكست‌ ژاپن‌ در جنگ‌ دوم‌ جهاني‌ ناكاياما قصد داشت‌ زبان‌ چيني‌ را در دانشگاههاي‌ ژاپن‌ تدريس‌ كند ولي‌ نابساماني‌هاي‌ ناشي‌ از جنگ‌ حوصله‌اي‌ در ژاپني‌ها باقي‌ نگذاشته‌ بود كه‌ به‌ فراگيري‌ زبان‌ چيني‌ بپردازند از اين‌ رو وي‌ به‌ فروش‌ لباس‌ در كنار خيابان‌ قناعت‌ كرد و در عين‌ حال‌ در صدد يافتن‌ همدوره‌هاي‌ رزمي‌ كارش‌ در زمان‌ قبل‌ از جنگ‌ برآمد، اغلب‌ آنها يا مرده‌ بودند و يا آدرس‌ هايشان‌ تغيير يافته‌ بود او در پي‌ ارتباط‌ با فرزند بنيانگذار كاراته‌ شوتوكان‌ بود كه‌ فهميد پسر فوناكوشي‌ در سال‌ 1945 به‌ بيماري‌ سل‌ مبتلا شده‌ وفوت‌ كرده‌ است‌ دراين‌ سالها فراگيري‌ هنر رزمي‌ براي‌ ژاپني‌ها ممنوع‌ بود، ناكاياما با سعي‌ وتلاش‌ فراوان‌ به‌ وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر ژاپن‌ قبولاند كه‌ شوتوكان‌ يك‌ نوع‌ ورزش‌ چيني‌ و اوكيناوايي‌ است‌ و نه‌ ژاپني.
شوتوكان‌ به‌ جهت‌ اينكه‌ چند سالي‌ زودتر از سبك‌هاي‌ ديگر فعاليتش‌ را در ژاپن‌ آغاز كرده‌ بود برتر از آنان‌ مي‌نمود، در سال‌ 1949 ناكاياما استادش‌ را يافت‌ واين‌ دو به‌ علاوه‌ اساتيد ديگر «انجمن‌ كاراته‌ ژاپن»jKA را تاسيس‌ نمودندو باتلاش‌هاي‌ بسيار در سال‌ 1955 اين‌ سازمان‌ بخشي‌ از وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر ژاپن‌ شد.
در سال‌ 1958 فوناكوشي‌ درگذشت‌ و ناكاياما پس‌ از مرگ‌ استادش‌ مرد اول‌ سازمان‌ خود شد.
پس‌ از گذشت‌ 6 سال‌ اساتيد مختلف‌ ژاپني‌ سعي‌ كردند كه‌ تمامي‌ سبكها را زير يك‌ چتر اداره‌ كنند و نام‌ آن‌ را «فاجكو» فدراسيون‌ كل‌ سبكها و انجمن‌هاي‌ ژاپن‌ نهادند.
و در سال‌ 1974 در معروفترين‌ مكتب‌ ژاپن‌ بودوكان‌ سبك‌هاي‌ زير مجموعه‌ «فاجكو» را به‌ نمايش‌ گذاشتند و بالاخره‌ در سال‌ 1970 مسابقات‌ جهاني‌ سبك‌ها را با حضور 24 كشور برگزار كردند.
ناكاياما در سال‌ 1971 در يك‌ حادثه‌ اسكي‌ زخمي‌ شد، پزشكان‌ گفتند كه‌ نه‌ تنها ديگر نمي‌تواند كاراته کار كند حتي‌ اميد به‌ زنده‌ ماندنش‌ نيست.
ناكاياما در آن‌ زمان‌ 58 ساله‌ بود و با اراده‌ و روان‌ قوي‌ و فيزيك‌ ساخته‌ و پرداخته‌اش‌ در كاراته‌ عكس‌ نظريات‌ پزشكان‌ را ثابت‌ كرد نه‌ تنها نمرد كه‌ تا آخرين‌ ساعات‌ زندگي‌اش‌ كاراته‌ را تدريس‌ و تمرين‌ كرد.
گفتني‌ است‌ كه‌ ناكاياما در سال‌ 1934 به‌ همراه‌ استادش‌ فوناكوشي‌ دور ژاپن‌ را پيمود و اساتيد زمان‌ خود را يافت‌ و با آنها به‌ مبادله‌ كاتا و تكنيك‌ پرداخت. ناكاياما مي‌گفت: كاتاها و تكنيك‌هاي‌ پايه‌ اصل‌ است‌ ، ابتدا بايد آنها را آموخت‌ وبا تمرينات‌ بسيار و ممارست‌ در كاتاها روح‌ وجسم‌ را تقويت‌ كرد و سپس‌ به كوميته‌ «مبارزه» روي‌ آورد.
استاد ماساتوشي‌ ناكاياما كتاب‌ «بهترين‌ كاراته» را به‌ رشته‌ تحرير درآورده‌ و از بنيانگذاران‌ و موسسان‌ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ كاراته‌ اماتور نيز مي‌باشد.

در تاریخ (۱۹۲۴ میلادی) حدودا معادل سال ۱۳۰۴ شمسی کاراته که قبلا تُودِ نامیده میشد شکلش توسط استاد فوناگوشی و دستیارش در قدیمیترین دوجو کاراته دانشگاه واقع در دانشگاه کیو توکیو ابداء شد ه . برای تجسم حرکات تُودِ که چینی است ، و معنی آن د
ست چینی یا دست سلسله پادشاهی تنگ که بر چین حکم میکردند است.
به همین علت شکل کاراته که ژاپنی است را ابداء نمودند.
علت اصلی این حرکت در زمان ابداء آن شکلها داشتن مشکلات سیاسی با چین بوده است.
چرا که بردن هنر رزم با اشکال چینی(دست سلسله پادشاهی تنگ) به مدارس ودانشگاهها توسط وزارت آموزش وپرورش ژاپن میسر نمیشد .
بعضی ها شاید بگویند کاراته چینی است!
بلی شروعش تحت تاثیر چین بود ولی کاراته و پیشرفت فعلی کاراته بسیار چشم گیر بوده تا حرکات چینی آن زمان.
یکی از "علتهای" مهم آن پیشرفت"غیر ژاپنیها" میباشند و باید به آنها اعتبار داد. البته اساتید مختلف از روشهای رزمی که آن حرکات را بعلت معاشرت با فوناکوشی کاراته نامیدند با گروه فوناکوشی سازمانی را بعنوان انجمن کاراته ژاپن تاسیس نمودند . بنابر این اولین بانی سازمان دهنده در ژاپن فوناکوشی بود. بعد از مرگ فونا کوشی جدائی گروه های کاراته بیشتر شده و ناکایاما بعلت اینکه تحصیلات آکادمیش در تربیت بدنی بود و درجه استاد بودن را از دانشگاه داشت اولین کلاس تربیت مربی کاراته را با استفاده ازپزشکها و دو شاگردش بنام نیشی یاما که در غیر حیات نیست و اوکازاکی که ساکن آمریکا شده است بنا نمود.
بعلت دعواهای قدرت و من من ها در بین مربیان آنزمان ژاپن آن انجمن نتوانست اتحاد کاراته ژاپن را نگه دارد .بعبارتی شبیه همان مشکلات که در جاهای دیگر دنیا و ایران آن بیحرمتی ها پشت سر هم زدن را در بین عده ای از مربیان کاراته مشاهده میکنیم .
بعد از مرگ فوناکوشی و دعوا بر سر آنکه پسر فوناکوشی یا شاگردانش مراسم دفن را به گردن بگیرند انشعابات واختلافات جدیدی شروع شده .
در آن زمان سال ۱۹۵۹ یاماگوچی گوگن به کمک گروه های کاراته آمد وفدراسیون کاراته یا رنمِ که به زبان فارسی هم صنفها و متحدان نامید میشود را بنیان نمود.
از یاد نرود آن جنگ بین ژاپنیها ادامه دارد بعضیها شاید بگویند تمام ژاپنیها از من من ها بری هستند اگر آنچنان بود یک شوتوکان باقی میماند ، یک گوجوریو باقی میماند ،یک وادوریو باقی میماند ،یک شیتوریو باقی میماند ،یک کیوکوشین باقی میماند ولی هر چند وقت انشعاب در انشعاب را میبینیم
مي‌گويند از يك‌ رزمي‌ كار قديمي‌ ژاپني‌ پرسيدند تو مي‌خواهي‌ پس‌ از مرگت‌ چگونه‌ در خاطرات‌ و يادها باقي‌ بمانی ؟
او جواب‌ داد همانقدر كه‌ مردم‌ دلشان‌ مي‌خواهد به‌ ياد من‌ باشند راضي‌ خواهم‌ بود.

استاد ناكاياما با فعاليت‌ روزمره‌ حدود 10ميليون‌ كاراته‌ كاي‌ تحت‌ پوشش‌ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ بیش از 60 كشور جهان‌ در يادها و خاطره‌ها باقي‌ مانده‌ است.
خانواده‌ او جملگي‌ سامورايي‌ بودند و استاد و معلم‌ در رشته‌ «كن‌ - جوتسو» يا همان‌ هنر شمشيرزني‌ «كاتانا»
پدر بزرگ‌ او آخرين‌ سامورايي‌ خاندانشان‌ بوده‌ او سرهنگ‌ ارتش‌ و جراح‌ بود و بر حسب‌ ماموريتش‌ به‌ شهر تايپه‌ در تايوان‌ رفت، ناكاياما در 8 سالگي‌ در تايپه‌ بود و بنا به‌ سنت‌ خانوادگي‌ و خواست‌ پدر به‌ فراگيري‌ هنر (كندو )پرداخت.
آشنايي‌ ناكاياما باكاراته‌ اتفاقي‌ و جالب‌ است‌ خودش‌ مي‌گويد روزي‌ در دانشگاه‌ «ناكاشا ياناكاشو» جدول‌ ساعات‌ تمرين‌ كندو را جستجو مي‌كردم‌ كه‌ اشتباها وارد كلاس‌ ديگري‌ شدم‌ كه‌ ديدم‌ عده‌اي‌ به‌ تمرينات‌ شبيه‌ رقص‌هاي‌ كلاسيك‌ شرق‌ مشغولند. مردي‌ كه‌ اين‌ كلاس‌ را اداره‌ مي‌كرد فردي‌ بود به‌ نام‌ گيچن‌ فوناكوشي‌ بنيانگذار سبك‌ شوتوكان‌ من‌ به‌ زودي‌ به‌ شاگردي‌ وي‌ در آمدم‌ و راه‌ دو جودي‌ او را چنان‌ آموختم‌ كه‌ هنوز هم‌ فراموش‌ نكرده‌ام‌ كه‌ محل‌ آموزش‌ و تمرينات‌ «كندو» من‌ كجاست؟!
ناكاياما در دانشگاه‌ «تاكاشو» زبان‌ و تاريخ‌ چين‌ را مي‌آموخت‌ و به‌ همين‌ جهت‌ وي‌ يك‌ سال‌ به‌ چين‌ (منچوري‌) رفت‌ و در آنجا با سبك‌هاي‌ چيني‌ آشنا شده‌ و سبك‌ خود را هم‌ به‌ آنان‌ آموخت.
دوران‌ رياضت‌ وي‌ در سال‌ 1935 با پياده‌ روي‌ و راه‌ پيمايي‌ در استپ‌هاي‌ مغولستان‌ و كوههاي‌ كيمين‌كان‌ گذشت‌ او زندگي‌ درويشانه‌ و تفكرآميزي‌ داشت‌ و روزانه‌ چندين‌ ساعت‌ و چند بار تمرين‌ مي‌كرد دراينجا بود كه‌ وي‌ اساس‌ خودآموزي‌ درنظام‌ روح‌ و جسم‌ را آموخت‌ و تعادل‌ در افكار را تشخيص‌ داد.
او در سال‌ 1927 در كارمبادله‌ دانشجويان‌ دوباره‌ به‌ چين‌ رفت‌ و اين‌ بار با كمپو چيني‌ كه‌ با كمپو ژاپني‌ تفاوت‌ زيادي‌ دارد آشنا شد و بوكس‌ چيني‌ را هم‌ از استاد «پايي» آموخت.
ناكاياما دو حركت‌ بوكس‌ چيني‌ «اوراماواشي‌ گري‌ و تايسواوكه» را به‌ فنون‌ كاراته‌ افزود.
پس‌ از شكست‌ ژاپن‌ در جنگ‌ دوم‌ جهاني‌ ناكاياما قصد داشت‌ زبان‌ چيني‌ را در دانشگاههاي‌ ژاپن‌ تدريس‌ كند ولي‌ نابساماني‌هاي‌ ناشي‌ از جنگ‌ حوصله‌اي‌ در ژاپني‌ها باقي‌ نگذاشته‌ بود كه‌ به‌ فراگيري‌ زبان‌ چيني‌ بپردازند از اين‌ رو وي‌ به‌ فروش‌ لباس‌ در كنار خيابان‌ قناعت‌ كرد و در عين‌ حال‌ در صدد يافتن‌ همدوره‌هاي‌ رزمي‌ كارش‌ در زمان‌ قبل‌ از جنگ‌ برآمد، اغلب‌ آنها يا مرده‌ بودند و يا آدرس‌ هايشان‌ تغيير يافته‌ بود او در پي‌ ارتباط‌ با فرزند بنيانگذار كاراته‌ شوتوكان‌ بود كه‌ فهميد پسر فوناكوشي‌ در سال‌ 1945 به‌ بيماري‌ سل‌ مبتلا شده‌ وفوت‌ كرده‌ است‌ دراين‌ سالها فراگيري‌ هنر رزمي‌ براي‌ ژاپني‌ها ممنوع‌ بود، ناكاياما با سعي‌ وتلاش‌ فراوان‌ به‌ وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر ژاپن‌ قبولاند كه‌ شوتوكان‌ يك‌ نوع‌ ورزش‌ چيني‌ و اوكيناوايي‌ است‌ و نه‌ ژاپني.
شوتوكان‌ به‌ جهت‌ اينكه‌ چند سالي‌ زودتر از سبك‌هاي‌ ديگر فعاليتش‌ را در ژاپن‌ آغاز كرده‌ بود برتر از آنان‌ مي‌نمود، در سال‌ 1949 ناكاياما استادش‌ را يافت‌ واين‌ دو به‌ علاوه‌ اساتيد ديگر «انجمن‌ كاراته‌ ژاپن»jKA  را تاسيس‌ نمودندو باتلاش‌هاي‌ بسيار در سال‌ 1955 اين‌ سازمان‌ بخشي‌ از وزارت‌ فرهنگ‌ و هنر ژاپن‌ شد.
در سال‌ 1958 فوناكوشي‌ درگذشت‌ و ناكاياما پس‌ از مرگ‌ استادش‌ مرد اول‌ سازمان‌ خود شد.
پس‌ از گذشت‌ 6 سال‌ اساتيد مختلف‌ ژاپني‌ سعي‌ كردند كه‌ تمامي‌ سبكها را زير يك‌ چتر اداره‌ كنند و نام‌ آن‌ را «فاجكو» فدراسيون‌ كل‌ سبكها و انجمن‌هاي‌ ژاپن‌ نهادند.
 و در سال‌ 1974 در معروفترين‌ مكتب‌ ژاپن‌ بودوكان‌ سبك‌هاي‌ زير مجموعه‌ «فاجكو» را به‌ نمايش‌ گذاشتند و بالاخره‌ در سال‌ 1970 مسابقات‌ جهاني‌ سبك‌ها را با حضور 24 كشور برگزار كردند.
ناكاياما در سال‌ 1971 در يك‌ حادثه‌ اسكي‌ زخمي‌ شد، پزشكان‌ گفتند كه‌ نه‌ تنها ديگر نمي‌تواند كاراته کار كند حتي‌ اميد به‌ زنده‌ ماندنش‌ نيست.
ناكاياما در آن‌ زمان‌ 58 ساله‌ بود و با اراده‌ و روان‌ قوي‌ و فيزيك‌ ساخته‌ و پرداخته‌اش‌ در كاراته‌ عكس‌ نظريات‌ پزشكان‌ را ثابت‌ كرد نه‌ تنها نمرد كه‌ تا آخرين‌ ساعات‌ زندگي‌اش‌ كاراته‌ را تدريس‌ و تمرين‌ كرد.
گفتني‌ است‌ كه‌ ناكاياما در سال‌ 1934 به‌ همراه‌ استادش‌ فوناكوشي‌ دور ژاپن‌ را پيمود و اساتيد زمان‌ خود را يافت‌ و با آنها به‌ مبادله‌ كاتا و تكنيك‌ پرداخت. ناكاياما مي‌گفت: كاتاها و تكنيك‌هاي‌ پايه‌ اصل‌ است‌ ، ابتدا بايد آنها را آموخت‌ وبا تمرينات‌ بسيار و ممارست‌ در كاتاها روح‌ وجسم‌ را تقويت‌ كرد و سپس‌ به كوميته‌ «مبارزه» روي‌ آورد.
استاد ماساتوشي‌ ناكاياما كتاب‌ «بهترين‌ كاراته» را به‌ رشته‌ تحرير درآورده‌ و از بنيانگذاران‌ و موسسان‌ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ كاراته‌ اماتور نيز مي‌باشد.



مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








نعمت است نه فاجعه رفتن کسی که لایق نیست .............

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمومي و ورزشي و علمي و آدرس msahand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com